در لحظه های بیقراری
بوی بهار می آید
در هوای تلخ دلم
جوانه به بهانه های بی صدای تو
صدا می زند تورا...
....تا بیایی .....
وهوای دلم با جوانه هایش می شکفد به نگاهی ...
و ناز کند در هوای بهاریت
امشب بارانی ام
به دعایت نشسته ام تا صبح
به انتظار جوابی....
ونگاهی در دور دست که می خواند
تورا،در سپیده دم امید
می دانم او....
می شنود صدای بیقراری هایم......
و تو به دیدنم میایی
وآرام میشوم در نفس هایت
در لحظه های بیقراری...
هوای دلم بهاری میشود
به عطر آمدنت.....!!!!
دستنوشته ای از سیاوش اکبری صفت
مشخصات مدیر وبلاگ
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان